مانیمانی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

مانی: هدیه ی خدا

تولد دو سالگی گلم

امروز برایم تکرار آن روز فراموش ناشدنی است ... روزی که پلک جهان پرید و لحظاتی بعد  فرشته ای از آسمان فرود آمد در دامان من ... امروز روزی است که تو به دنیا آمدی ... همان روز زیبایی که خداوند مهربانم با تمام عظمتش به زمین لبخند زد و بهار را به یمن حضورت به ما بخشید ... امروز روزی است که عاشقانه خدا را شکر می گویم برای داشتن تو ... این را بدان همیشه و همیشه قشنگترین صدای زندگی من تپش قلب توست و باشکوه ترین روز زندگیم روز تولد توست ... آرام جانم!  تو عاشقانه ترین باور خواب و بیدار منی ... تو بهترین هدیه خدایی تو همانی هست...
20 دی 1393

صدف

                              مهر ماه که رفته بودیم شمال هوا خنک بود ولی این وروجک خوشمزه ما همش تو آب بود و داشت دنبال صدف می گشت.... ...
5 آبان 1393

مهربونم نوزده ماهگیت مبارک

مهربان دوست داشتنی من بيا با هم بدويم بازی کنيم قهقهه بزنيم شاد شويم و عاشق اين دنيای کودکانه شويم   با من به دوردست های خيال بيا   با من ترانه های شاد بخوان      دست در دست من بازيگوشی کن        به واژه هايم جان بده ...
20 مرداد 1393