مانیمانی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

مانی: هدیه ی خدا

مانی جون در آرایشگاه

1392/9/25 23:25
نویسنده : مامان فاطی
275 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم با بابایی رفته آرایشگاه موهاشو کوتاه کنه. قربونش برم اونجا خیلی آروم بود و اصلا اذیت نکرد. فدای صورت ماهت برم عزیز دلم 

 

 

ببخشید با سرعت ممنوعه می رونم. آخه اسلحه گذاشتن پشت سرم. مجبورم می فهمی ......

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

خاله سعیده ی مانی
18 آذر 92 11:48
هچی پول واچینه ماری.دروغه ایکاره نکن زاک سر چرنن14 تومن هایتن!!بیدی
مامان فاطی
پاسخ
خاله این که گفتی یعنی چه؟؟؟؟؟
ن
18 آذر 92 19:32
خاله سعیده میگه اینکارو نکن. سرچرخوندن و 14 تومن گرفتن! دیدی چه قشنگ به فارسی برگردوندم! به نظرم اگه ببری مادربزرگ امیرعلی کوتاه کنه بهتره! خب آخرشو نشون ندادی تا ببینیم بعد از اصلاحات چه شکلی شد! خوشحالم که مانی خان موهاش اونقدر بلند میشه که میبریدش سلمونی
مامان فاطی
پاسخ
خاله ناهید چی فکر کردی ... مانی شاه منو دست کم گرفتی؟؟؟ همینجوری تو هوا پیشنهاد میدی...شما اصلا دیدی مامان بزرگ امیرعلی موهایی امیرعلی نازنین رو چی جوری کوتاه کرد؟
roya
18 آذر 92 23:18
مانی شاه که نباید گریه کنه مامان فاطی عشقه بخدا مثل یه مرد نشسته موهاشو اصلاح میکنند
مامان فاطی
پاسخ
مانی شاه رو خیلی خوب اومدید
خاله سعیده ی مانی
19 آذر 92 9:23
ناهید جون قسمت دوم ترجمه اصلا درست نیست سرچرنن یعنی موهای بچه رو کچل کرده..دیدی چه سخت بود؟؟اصلا به ذهنت این ترجمه خطور نمی کرد.خانم دکتر فکر کردی لهجه شیرین گیلانی اینقد آسونه؟؟نخیر دوره و کلاس می خواد!!با خاله فاطی موافقم مامان بزرگ امیرعلی زیاد خوب کوتاه نمی کنه اما بابایی کارش بهتره.موهای امیرعلی ماشالله رشدش به موهای من رفته من فقط موهای جلو سرشو یه کوچولو کوتاه می کنم تا تو چشاش نره و اذیت نشه...
ن
19 آذر 92 10:14
سعیده جون اتفاقا چون سخت بود، اون قسمت رو از همشهریت (دوقلو...) پرسیدم. خب اون اشتباه گفته رفیق!
خاله زهرا
20 آذر 92 8:50
پسر نازنین و آقا ایشالا که آرایشگاه دومادیت عزیزم
خاله سعیده ی مانی
24 آذر 92 13:34
ناهید جون برام عجیبه که همشهریم (دوقلو...)چرا اشتباه ترجمه کرده بهش بگو دقت کن اصالتت لنگرودیتو از دست ندی!!!نگران شدم